برق عشق
جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, :: 19:1 :: نويسنده : kltd and m3
گاهی٬ همان هنگام که
خود را در اوج افلاک می پنداری و از خوشبخت بودن سخن می گویی درست همان دم سقوط میکنی...سقوطی آزاد و بی مانع!!! وشاید مفهوم آن چنین است: مرز میان خوشبختی و تیره روزی یا به عبارت ساده تر مرز میان سیاه و سپید باریک است... باریک تر از مو! و ای کاش میشد زندگی را خاکستری دید...! ![]() ![]()
پنج شنبه 12 اسفند 1390برچسب:, :: 2:2 :: نويسنده : kltd and m3
کاش بر ساحل رودی خاموش ، عطر مرموز گیاهی بودم فروغ فرخ زاد
پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, :: 9:43 :: نويسنده : kltd and m3
![]() دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 21:35 :: نويسنده : kltd and m3
دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : kltd and m3
سکوتم را نکن باور
من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم
من آن خرمن
من آن انبار باروتم
که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر
بزن باران بهاری کن فضا را بزن باران و تر کن قصه ها را
بزن باران که از عهد اساطیر
کسی خواب زمین را کرده تعبیر
برای خواندن ادامه ی شعر و دیدن بقیه ی عکس ها به ادامه مطلب بروید. ادامه مطلب ... یک شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 18:58 :: نويسنده : kltd and m3
مگسی را کشتم!
نه به این جرم که حیوان پلیدی است،بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من می چرخید،به خیالش قندم
یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم
ای دو صد نور به قبرش بارد؛مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
مگسی را کشتم!
شنبه 6 اسفند 1390برچسب:, :: 22:22 :: نويسنده : kltd and m3
بیا با من مدارا کن که من مجنونم و مستم اگر از عاشقی پرسی بدان دلتنگ آن هستم بیا با من مدارا کن که دل غمگین و جان خستم اگر از درد من پرسی بدان لب را فرو بستم بیا از غم شکایت کن که من هم درد تو هستم بیا شکوه از دل کن که من نازک دلی خستم جدایی را حکایت کن که من زخمی آن هستم اگر از زخم دل پرسی برایش مرحمی بستم مجنونم و مستم به پای تو نشستم آخر ز بدیهات بیچاره شکستم برو راه وفا آموز که من بار سفر بستم دگر اینجا نمی مانم رهایی از وفا جستم برو عشق از خدا آموز که من دل را بر او بستم نمی خواهم تو را دیگر بدان از دام تو رستم مجنونم و مستم به پای تو نشستم آخر ز بدیهات بیچاره شکستم مجنونم و دل را به چشمان تو بستم هشیار شدم آخر از دام تو جستم مجنونم و مستم عاشقم و خستم
جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, :: 19:6 :: نويسنده : kltd and m3
به آغوش تو محتاجم برای حس آرامش .. برای زندگی با تو پر از شوقم ! پر از خواهش .. به دستای تو محتاجم برای لمس خوشبختی .. واسه تسکینه قلبی که براش عادت شده سختی .. به چشمای تو محتاجم واسه تعبیر این رویا .. که بازم میشه عاشق شد تو این بی رحمی دنیا .. به لبخند تو محتاجم که تنها دلخوشیم باشه .. بذار دنیای بی روحم به لبخند تو زیبا شه .. به تو محتاجم و باید پناه هق هقم باشی .. همیشه آرزوم بوده که روزی عاشقم باشی
آخرین مطالب
پيوندها
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |